مشاوره چیست؟
مشاوره با افراد بهنجار سروکار دارد. هرگاه فرد در جریان رشد، سازگاری، تصمییم گیری، تعامل اجتماعی و موقعیتهای تحصیلی، شغلی و خانوادگی با مشکلی روبه رو شود از خدمات مشاوره ای استفاده می کند. ماهیت مشاوره و دامنه آن را می توان در این تعاریف مشاهده کرد.
1. مشاوره به معنای تسهیل رشد. مشاوره در این معنا فرایندی است که به فرد کمک می کند تا بر موانع رشد فایق آید و از فرصتهای تربیتی و اجتماعی برای رسیدن به مراحل بعدی رشداستفاده کند (بلاکر، 1974). به نظر بلکهام (1977) مشاوره رابطه منحصر به فردی است که در آن به افراد فرصتهای مناسبی برای احساس کردن، تجربه کردن، یاد گرفتن، فکر کردن و تغییر کردن داده می شود. شرتزرو استون (1980) مشاوره را فرایند دو جانبه ای می دانند که شناخت با معنای مراجع از خود و محیط را تسهیل می کند و موجب شناخت و کشف اهداف و ارزشهای مربوط به آینده می شود.
2. مشاوره به معنای کمک به سازگاری. بلاکر (1974) به نقش سازگاری مشاوره اشاره می کند. به نظر وی، در رابطه مشاوره ای به فرد کمک می شود تا مجموعه رفتار های مورد نیاز را کسب کند و بتواند با تقاضاها و انتظاراتی که از نقشهای تازه ناشی می گردد سازگار شود.
3. مشاوره به معنای کمک به تصمیم گیری. گیبسون و میشل (1377) مشاوره را نوعی رابطه یاورانه بین مشاور و مراجع می دانند که بر نیاز مراجع به رشد، سازگاری، تصمیم گیری و حل مشکل تکیه دارد. مشاوره را می توان رابطه ای تخصصی بین مشاوری کار آزموده و مراجع دانست که در آن به مراجع کمک می شود تا از طریق انتخاب راه حلهای با معنا و سنجیده و از طریق حل مشکلات عاطفی و تبادلی به اهداف مورد نظر خویش برسد ( جرج کریستیانی، 1990).
4. مشاوره به معنای کمک به بهبود روابط اجتماعی و خانوادگی. پاترسون (1967) مشاوره را فرایندی برای کمک به افراد می دانست تا راه حلی برای مشکل تصمیم گیری، حالات هیجانی و روابط خود بیابند. بلاکر ( 1974) مشاوره را کمک به فرد برای آگاهی بیشتر از خویشتن و راههای برخورد باعوامل محیط می دانست. مشاوره در این معنا به فرد کمک می کند تا برای رفتارهای خود معنایی بیابد و اهداف ارزشهای را برای رفتار آینده خود در نظر گیرد.
5. مشاوره به معنای کمک به تغییر رفتار مراجع. مشاوره یک رابطه دوجانبه است که در آن مراجع مشکلات رفتاری خود را که به تنهایی قادر به حل آنها نیست برای مشاوری با صلاحیت و دارای تجربه علمی و عملی مطرح می سازد و از او کمک می گیرد تا راه حلی برای آنها بیابد.
پاترسون (1967) در بیان مفهوم مشاوره می گوید:
1) مشاوره بر تغییر ارادی رفتار مراجع تأکید دارد.
2) مشاوره به تأمین شرایطی می پردازد که این تغییر ارادی را تسهیل کند.
3) در مشاوره همانند تمام روابط محدودیتهایی بر مراجع تحمیل می شود.
4) شرایطی که باعث تغییر رفتار مراجع می شود ازطریق مصاحبه انجام می گیرد.
5) گوش دادن در مشاوره وجود دارد ولی همۀ مشاوره گوش دادن نیست.
6) مشاور مراجع را درک می کند و
7) مشاوره به صورت خصوصی انجام می شود و مباحث آن محرمانه است.
1- معنای لغوی مشاوره ، همکاری کردن و رأی و نظر تخصصی دیگران را برای انجام دادن کاری خواستن است ( شفیع آبادی - 1372)
2- مشاوره اصطلاحی کلی است که برای فرآیندهای مختلف نظیر مصاحبه کردن ، اجری آزمونها ، راهنمایی و ... به منظور کمک به افراد و یاری دادن به آنان ، برای حل مشکلاتشان و برنامه ریزی برای آینده خود به کار می رود . ( وبر 1985 – به نقل از ساعتچی ، 1377)
3- به نظر پاترسون ، مشاوره جریان یاورانه ای است که در آن برقراری رابطه ی صمیمی بین مراجع و مشاور ضرورت دارد . مراجع ، مشکل روانی و عاطفی دارد که از طریق حضور و تعامل در جلسه ای مشاوره، راه حل برای مشکلش می یابد و مشاور در حل مشکلات روانی مهارت دارد در این دیدگاه ، برقراری رابطه ای مشاوره ای درمان بخش است و تنها دادن اطلاعات و پند و اندرزبه مراجع،مشاوره محسوب نمی شود ( شفیع آبادی – 1383).
4- مشاوره یکی از فنون راهنمایی است که آن را قلب برنامه ی راهنمایی می دانند . سازماندهی و بقای یک برنامه ی راهنمایی ، بدون اثرات ارزنده ی خدمات مشاوره ای نمی تواند چندان موثر باشد . ( نوابی نژاد –1373)
5- مشاوره به مجموعه ی فعالیتهایی اطلاق می شود که در آن فردیرا در غلبه بر مشکلاتش یاری می کنند . ساده ترین تعریف برای مشاوره چنین بیان شده است . مشاوره ، یک پویش یادگیری است که در آن فرد می آموزد که خویشتن را بشناسد و روابط خود را با دیگران درک نماید . ( شریفی و حسینی – 1370 )
6- به عقیده ای آرباکل ، مشاوره رابطه ای تخصصی بین مرجع و مشاور است که مراجع با کمک مشاور به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکلش می پردازد و پس از آگاه شدن از ابعاد وجودی اش و شناختن عوامل مزاحم به تغییر آنها موفق می شود . ( شفیع آبادی – 1383)
7- مشاوره رابطه ای است بین دو فرد که در آن یکی می کوشد تا دیگری را درک و در حل مسائل سازگاری و انطباقی کمک کند. زمینه ی مشاوره ی انطباقی ، بیشتر شامل مشاوره ی تحصیلی ، مشاوره ی حرفه ای و اجتماعی و نظایر آنهاست ، بر اساس این
تعریف ، مشاوره رابطه ای متقابل است که در آن مشاور و مراجع هر دو درگیر هستند . ( صافی -1381).
8- دینک مایر به پیروی از روانشناسی فردی آدلر معتقد است مشاوره رابطه ای حسنه بین مراجع و مشاور است که در آن مراجع به بررسی هدفهای زندگی اش می پردازد و شناخت توانها و محدودیتهایش موفق می وشد و با کمک مشاوره ، نحوی برقراری رابطه ی سالم و سازنده با اطرافیان و ارضای منطقی نیازهایش را یاد می گیرد( شفیع آبادی – 1383).
9- مشاوره عبارت است از رابطه ی رویاروی و مستقیم بین مشاور و مراجع که هدف آن کمک مراجع در سازگاری موثر با خود و محیط خویش است( نوابی نژاد – 1373).
10-پنکی ، که روش طبی را برای مشاوره ارائه می دهد معتقد است ابتدا باید مشکل مراجع با دقت تمام تشخیص داده و سپس به درمان آن مبادرت شود . به نظر او مشاوره ، فعالیتهای تخصصی است که به درمان مشکلات عاطفی نسبتاً سطحی ، که علل جسمانی ندارند می انجامد.(شفیع آبادی – 1383).
11-مشاوره نوعی روان درمانی از گونه ی حمایتی یا باز پروری است که برای کمک به حل مشکلات شغلی ، مدرسه ای ، زناشویی افراد و نیز برای حل مشکلات دیگری که در ردیف بیماریهای روانی قرار نمی گیرند به کار می رود ( کمیل ، 1981 : به نقل از ساعتچی 1377).
12-به نظر پالمر ، در دهه ی1970 مشاوره همانند فعالیتی جدید در انگلستان به اوج شکوفایی خود رسید . مشاوره همچون یک روش ردمانی ، فعالیت تخصصی آگاهانه و قانونمندی است که در آن فرد آموزش دیده ای به نام مشاور با تاکید بر نقش حمایتی و اجتناب از قضاوت درباره ی مراجع ، به حل مشکل او می پردازد . مشاوره بر برقراری
ارتباط ، گوش دادن فعال و بهره گیری از مهارتهای مختلف مشاوره ای استوار است ( شفیع آبادی – 1383).
13- بنا به بررسیهای گاستاد ، در تعریف هایی که از مشاوره به عمل آمده است سه خصیصه ی مشترک در آنها وجود دارد : شرکت کنندگان ، که معمولاً دو نفرند : یکی مشاور و دیگری مراجع ؛ هدف ، که معمولاً متوجه کمک به سازگاری ، کارآمدی و سعادت فرد است و یاد گیری که در پویش مشاوره ای مورد تاکید می باشد. ( شریفی و حسینی – 1370 ).
14- به نظر اِستفلر و گرانت ، مشاوره رابطه ی تخصصی و یاورانه ی فردی یا گروهی است که مراجع با کمک مشاور ، از طریق خود شناسی می تواند تصمیم مناسب و معقولی اتخاذ کند و هماهنگ با استعدادها و رغبتهایش به زندگی سالمی ادامه دهد(شفیع آبادی – 1383).
15- مشاوره رابطه ای است تخصصی بین دو فرد که یکی مشاور تحصیل کرده و باصلاحیت و دیگری مراجع است ، این رابطه معمولاً انفردای است ، یعنی رابطه ی رویاروی است گر چه ممکن است در آن بیش از دو نفر درگیر باشند (صافی – 1381).
16- به نظر هکنی و نای ، مشاوره جریانی یاورانه و یکتاست که در آن مراجع مشکل دار با مشاور متخصص در ارتباط نزدیک قرار می گیرد و مراجع پس از طرح مکل با کمک مشاور راه حلی برای آن جستجو می کند( شفیع آبادی – 1383).
17- در مجموعه ی خدمات راهنمایی ، مشاوره که یک فرآیند کمکی در کمک به حل مشکلات دانش آموزان است یک اصل و ضرورت به شمار می رود ؛ اما تا زمانی که برای خدمات مشاوره ای ، زمینه سازیها و آمادگیهای مناسب و مساعد انجام نشده باشد ، به نتایج موفقیت آمیز این برنامه نمی توان امیدوار بود. ( نوابی نژاد 1373).
18- به عقیده ی فی ور و همکارانش ، مشاوره فرآیند تعاملی یاورانه بین مراجع و مشاور است که باعث افزایش کیفی عملکرد مراجع است.
19- مشاوره از طریق ارتقای مهارتها و فعال سازی نیروهای بالقوه و بهره گیری از امکانات محیطی به بهبود شیوه های مقابله ای مراجع با مکشکلات می
انجامد ، جریان مشاوره با ایجاد اعتماد ، شناخت مشکل ، تنظیم هدفی ، اقدام و فعالیت ، ایجاد تغییر و پایان بخشیدن به جلسه همراه است ( شفیع آبادی – 1383).
20- مشاوره نوعی بستگی و رابطه بین دو فرد است که یکی قصد دارد دیگری را در حل مشکلات خود در زمینه ی خودشناسی ، شغلی و آموزش کمک کند و این نوع کمک نیز معمولاً از طریق مصاحبه های شخصی و بعد از گرد آوری اطلاعات و حقایق مربوط به آن شخص و مطالعه و بازنگری اطلاعات به دست آمده انجام می وشد( شعاری نژاد – 1364).
21-به نظر کروچ ، مشاورهکه به دنیای ذهنی مراجع و مشاور مربوط می شود و بر همدلی و خودآگاهی استوار است مشاور در جریان مشاوره مراجع را به دنیای درونش فرا می خواند و آگاهی از افکار ، علایق ، احساسات و محدودیتهای او برای مشاوره ضرورت دارد( شفیع آبادی – 1383).
22- مشاوره جریانی است از کنشهای متقابل ، جریانی که با حضور مشاور و مراجع صورت می گیرد . هدف آن کمک به مراجع است تا بتواند با واقعیت رابطه ی سفیدتری داشته باشد( صافی – 1381).
23- مشاوره اصطلاحی است که فعالیتهای نظیر مصاحبه کردن ، آگاهاندن و رایزنی کردن را شامل می شود و هدف اصلی آن کمک به مراجع یا درمان جوست تا با حل مشکلاتش بتواند برای آینده برنامه ریزی کند و به سازگاری مطلوب خود- رهبری و خوشبختی برسد ( شفیع آبادی – 1383).
24- گاستاد برای مشاوره ، تعریفی جامع بدین صورت ارائه می دهد : مشاوره یک پویش یادگیری است که از طریق رابطه ای بین دو نفر انجام می گیرد . در این رابطه ، مشاور با داشتن مهارتها و صلاحیتهای علمی و حرفه ای می کوشد مراجع را با روشهایی منطبق بر نیازمندیهایش یاری کند . تا هر چه بیشتر درباره ی خود بیاموزد و بینشی را که به این طریق درباره ی خویشتن کسب می کند در رابطه اش با هدفهای معین ، واقع بینانه ، ادراک شده به طور مؤثری مورد استفاده قرار دهد و در نتیجه فردی سعادتمند و عضوی سازنده بای جامعه بار آید( شریفی و حسینی – 1370 ).
25- مشاوره ، ارتباطی است انسانی و معنوی و یک نوع رابطه ی آزاد که بر اساس تمایل مراجع به انجام مشاوره صورت می پذیرد . بنابراین تصمیم گیری نهایی در جریان مشاوره در تمام مواد بر عهده ی مراجع است(صافی – 1381).
- مشاوره فعالیتهای تخصصی ، یاورانه ، حضوری ، هدفدار و عاطفی بین مراجع ، یعنی فرد دارای مشکل و مشاوره یعنی کسی که در برقراری رابطه ی حسنه و حل مشکلات کنشی تخصصی دارد که در آن مراجع در یک جو سرشار از تفاهم و همدلی ، آزادانه و صادقانه به طرح مشکلش با مشاور می پردازد و پس از تجزیه و تحلیل و خود شناسی بهتر و عمیق تر با کمک او تصمیم مناسبی می گیرد و در نهایت به حل مشکل کنشی توفیق می یابد ( شفیع آبادی – 1383).
27- سی گیلبرت رِن ، مشاوره را چنین تعریف می کند . مشاوره رابطه ای است پویا و با هدف که بر اساس مشارکت مشاور و مراجع بر نیازمندیهای مراجع انجام می گیرد . در این رابطه ، توجه به خود شناسی و خود تصمیم گیری از طرف مراجع مورد تاکید است( شریفی و حسینی – 1370).
28- به عقیده ی هاوارد ، هدف اصلی مشاوره فراهم آوردن موقعیتی مناسب برای مراجع است تا بتواند راحت تر و رضایت بخش تر به زندگی اش ارایه دهد . مشاوره با تسهیل فرایند رشد ، شناسایی و حل مشکلات ، آموزشی شیوه های تصمیم گیری درست و نحوه ی مواجهه با بحرانهای زندگی همراه است و به گشترش بینش حل تعارضهای درونی و رشد روابط سازنده با دیگران می انجامد ( شفیع آبادی – 1383).
29- مشاوره یک خدمت یاری دهنده است و هدف آن کمک به رفع مشکلات مراجع ، ایجاد سازگاری مطلوب ، پرورش خود رهبری و تضمین سعادت و خوشبختی وی می باشد . روشیهایی که در عرضه ی کمک به مراجع به کار گرفته می شود باید با خصایص و نیازمندیهای مراجع ، منطبق باشد ( شریفی و حسینی –1370).
30- هدف از مشاوره کمک به مراجع است تامقصودخود را از زندگی دریابد و آن را تصریح کند و به انتخابهای آگاهانه و عاقلانه ای دست زند که متناسب با طبیعت و تواناییهای اوست . سپس در زمینه هایی که در حد امکان و استطاعت اوست به کار و عمل بپردازد( صافی – 1381).
31- در مشاوره ، اول آنکه : برقراری محیطی سرشار از امنیت و تعامل پویا بین مراجع و مشاورضروری است ؛ دوم آنکه : مشاور نقش کمک دهنده و نه تحمیل کننده دارد ؛ سوم آنکه : رابطه ی مراجع و مشاور باید حضوری باشد ، زیرا مشاهده ی وضع ظاهری و حرکات مراجع در شناخت و تشخیص مشکلات او نقش مهمی دارد و چیزی به نام مشاوره ی تلفنی ، از نظر علمی وجود ندارد و آنچه در جامعه ی ما به غلط به مشاوره ی تلفنی معروف شده است راهنمایی تلفنی است . چهارم آنکه : هدف مشاوره خودشناسی بیشتر و یادگیری فرآیند تصمیم گیری مناسب و نیز قبول مسئولیت مراجع است .پنچم آنکه : مراجع از طریق مشاوره شیوه های انتخاب و طرح ریزی و ادامه ی یک زندگی معقول و موفق را می آموزد و در آینده خودش می تواند مشکلاتش را حل کند و برای هر مشکلی به مشاور مراجعه نکند . ششم آنکه : مراجع به نوعی با مشکل عاطفی یا با وجود مانعی در رشد مواجه است و قصد دارد با کمک مشاوره مشکلش را حل کند و یا مانع را از سد راه بر دارد. شفیع آبادی – 1383).
ـ مشاوره به معنای همکاری کردن و راْی و نظر دیگری را در انجام کاری خواستن است که تعریف متعددی برای مشاوره وجود دارد:
پاترسون (1974) : مشاوره را جریانی میداند که در آن وجود ارتباط بین مراجع و مشاور ضرورت دارد . مراجع معمولاً با مسئله و مشکل عاطفی مواجه است و مشاور نیز در ارائه راه حل برای مشکلات عاطفی وی تخصص دارد که از طریق برقراری رابطه مشاوره ای مشاور به مراجع کمک میکند تا راه حلی برای مشکلش پیدا کند. وی مشاوره را یکی از خدمات راهنمایی می شمارد و ارائه اطلاعات صرف پند دادن و تلقین عقاید را مشاوره به حساب نمی آورد. زیرا به عقیده وی در این موارد ارتباط مشاوره ای که لازمه درمان است وجود ندارد و مشاور صرفاً افکار و عقایدش را برای دیگران بیان میکند.
نکته قابل ذکر اینکه مشاوره با راهنمایی و روان درمانی تفاوتهایی دارند . راهنمایی مفهوم وسیعی دارد و تمام برنامه ها و فعالیتهایی را شامل میگردد که برای کمک به فرد تهیه میشوند . در حالیکه مشاوره یکی از خدمات و تکنیک های خاص راهنمایی و اصطلاحاً قلب آن است. راهنمایی جنبه پیشگیری و مشاوره در وهله اول بعد از درمانی دارد. بدین معنی که از طریق راهنمایی از بروز مشکلات جلوگیری میشود و مشاوره به حل مشکلات کمک می کند و درباره تفاوت مشاوره و روان درمانی نیز میتوان گفت که در مشاوره اولاً مسائل عاطفی حاد کمتر مطرح میشوند . ثانیاً نگرش مثبت بیشتری نسبت به مراجع و نگرانی او وجود دارد و ثالثاً مدت درمان مشکل کوتاهتر است.
مشاوره، دادن پند و اندرز نیست؛ پاسخ دادن به سوالات و یافتن راهحل مشکلات نیست؛ دستور دادن و تعیین تکلیف کردن نیست؛ دادن اطلاعات نیست؛ تجزیه و تحلیل مراجع هم نیست. گاستاد مشاوره را چنین تعریف میکند:
« مشاوره، یک جریان یادگیری است که از طریق رابطه بین دو نفر صورت میگیرد. در این رابطه، مشاوره با داشتن مهارتها و صلاحیتهای علمی و حرفهای، میکوشد تا با روشهای منطبق بر نیازمندیهای مراجع، او را یاری کند تا خود را بیشتر بشناسد و بینشی را که به این طریق درباره خویشتن کسب میکند، در زمینه هدفهای معین که آنها را به صورت واقعبینانهای درک کرده، به طور موثری مورد استفاده قرار دهد و در نتیجه، به فردی خلاقتر و شادمانتر در جامعه خود تبدیل شود.»
سی. گیلبرت رِن مشاوره را چنین مطرح میکند:
« مشاوره رابطهای است پویا و هدفمند که براساس مشارکت مشاور و مراجع، و با روشهایی منطبق بر نیازمندیهای مراجع انجام میگیرد. در این رابطه، توجه به خودشناسی و تصمیمگیری از طرف خود مراجع، مورد تاکید است.»
از این تعاریف میتوان نتیجه گرفت که مشاوره دارای ویژگیها زیر است:
1- در مشاور، بین مشاور و مراجع، حتماً تماس برقرار میشود و معمولاً مشاوره مستلزم چندین تماس است. زیرا غالباً به صرف گرفتن اطلاعات یا انجام یک مصاحبه، مشکلات در یک جلسه حل نمیشود، بلکه به علت پیچیدگی موجود انسانی، اکثر اوقات جلسات مشاوره متعدد لازم است. پس نکته مهم در مشاوره، تماس شخص با شخص است. ممکن است با مطالعه یک کتاب احساس کنیم رنجهایمان کاهش یافته، ولی چون در این عمل، تماس مستقیم شخص با شخص وجود ندارد، این کار نمیتواند مشاوره باشد. به عبارت دیگر، دریافت اطلاعت یا تسکین آلام از راه مطالعه کتاب، مشاوره نیست.
تماس مستقیم فرد با فرد و عکسالعمل متقابل این دو، یکی از خصوصیات مشاوره است.
2- هدف مشاوره، عرضه یا پیشنهاد کمک به مراجع است، به گونهای که او در به کار بردن آن آزاد و مختار است. در رابطه مشاور و مراجع، اجباری در کار نیست؛ در غیر این صورت،این عمل، تحمیل عقاید مشاور است، نه مشاوره. به عبارت دیگر، مشاوره رابطهای مختارانه بین مشاور و مراجع است که هدف آن، ارائه پیشنهاد کمک به مراجع است.