عوامل و دلایل افزایش روابط دختر و پسر
در بررسی عوامل ایجاد و یا افزایش روابط دختر و پسر در ایران، میتوان به برخی زمینهها و عواملی اشاره کرد که در افزایش و یا ایجاد برخی آسیبهای اجتماعی دیگر مانند طلاق نیز مؤثر هستند. عوامل به دو سطح خرد و کلان تقسیم میشود، در سطح خرد، ویژگیهای پسران و دخترانی تبیین میگردد که بیشتر درگیر روابط دختر و پسر هستند و در سطح کلان به عوامل ساختاری و تغییرات اجتماعی که زمینهساز ایجاد و افزایش الگوهای جدید روابط دختر و پسر هستند مورد بررسی قرار میگیرد.
بدیهی است که توجه همزمان به دو سطح خرد و کلان، به تحلیل دقیقتر این موضوع و در نتیجه مدیریت بهتر آن میانجامد. با این وصف مطالعه پژوهشها و آثار اندکی که درباره این موضوع انجام گرفته و یا منتشر شده است، نشان میدهد سهم رویکردهای خرد به مراتب بیشتر از رویکردهای ساختاری و کلان بوده است.
در این قسمت عوامل افزایش روابط دختر و پسر، با تأکید بر ساختارهای کلان اجتماعی بررسی میشود.
۱- تسهیل روابط دختر و پسر: یکی از تغییرات مهمی که در الگوی زندگی مردم ایران به خصوص در کلان شهرها صورت گرفته است، سهولت روابط دختران و پسران در سالهای اخیر است. از جمله مظاهر این سهولت، کثرت و توسعه اماکنی است که اساساً برای بهرهمندی نسل جوان ایجاد شدهاند و یا نسل جوان بیشترین بهرهگیری را از آنها دارند. دانشگاهها، سینماها، فرهنگسراها، پارکها، کافیشاپها و کافینتها اماکنی هستند که در آنها ارتباط حضوری دختران و پسران به شدت تسهیل شده است. الگوی طراحی برخی از این اماکن، به توسعه روابط دختر و پسر دامن میزند.
ویژگی عمده اماکن اجتماعی مدرن آن است که حضور جوانان در آنها بر اساس ویژگیها و هویت فردی آنان میباشد؛ به این معنا که خانواده، فامیل و یا مرجعیتهای دیگری که در گذشته روابط و کنشهای جوانان را در اجتماع هدایت، همراهی و یا کنترل میکردند، از همراهی جوانان باز میمانند.
برخی پژوهشها بیانگر آن است که دو سوم افراد دارای رابطه از طریق ملاقات حضوری و ارتباط کلامی با یکدیگر رابطه برقرار کردهاند. حدود چهل درصد از افراد دارای رابطه، اولین ارتباط را در خیابان با یکدیگر برقرار کردهاند. ۱۵ درصد در میهمانیها، ۱۵ درصد در دانشگاهها و ۱۲ درصد در پارکها به این رابطه اقدام کردهاند.
۲- توسعه وسایل ارتباط جمعى: از جمله مهمترین عوامل تغییرات اجتماعی در جوامع مدرن، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی هستند. در سالهای گذشته توسعه وسایل ارتباط جمعى بهخصوص تلفن همراه و اینترنت، حجم و کیفیت روابط انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده است.
اکثر استفادهکنندگان از اینترنت در ایران را جوانان تشکیل میدهند و حجم بالایی از مشترکان تلفن همراه، جوانان هستند. گرچه اطلاعات دقیقی از کیفیت استفاده جوانان از این وسایل نداریم، اما برخی شواهد و آمارها نشان میدهد جوانان در موارد غیر ضروری از این وسیله استفاده میکنند. توسعه امکانات در فضاهای مجازی برای گفت و گو، دوستیابی و انتقال اخبار و اطلاعات، هر چند میتواند کارکردهای مثبت بسیاری داشته باشد، اما به دلیل فقدان زیرساختهای فرهنگی و وجود برخی زمینههای اجتماعى، غالباً به فضایی برای اتلاف اوقات فراغت تبدیل شده است و به شلختگی این روابط در فضای مجازی دامن میزند. شاید مهمترین اقبال جوانان ایرانی به این دو وسیله، قابلیت عمده آنها در امکان بروز «فردیت» است. هویت مجازی افراد در فضای مجازى، امکان هنجارشکنیها و تجربه کردنها را بدون پذیرش تبعات اجتماعی ایجاد میکند.
۳- تغییر در گروههای مرجع جوانان: یکی از عناصر مهم هویتبخشی به یک گروه یا یک طبقه اجتماعى، مرجعیتها و مراکز ثقل اقتدار برای افراد و اعضاء آن گروه یا طبقه است. مرجعیتها افراد یا گروههایی هستند که گروههای وابسته، هنجارها و ارزشهای خویش را از آنان میگیرند و تلاش میکنند خود را با آن هنجارها تطبیق دهند.[۳]
اگر بپذیریم در گذشته عمدهترین مرجعیتهای جوانان خانواده، روحانیت و معلمان بودند، امروزه این مرجعیتها در میان جوانان، به خصوص جوانانی که با جنس مخالف خود ارتباط دارند، روز به روز کاهش مییابد، به گونهای که جایگاه برخی از آنان، از مرجعیت مثبت به مرجعیت منفى[۴] تنزل مییابد. بدیهی است نفی یک مرجعیت به معنای جایگزینی مرجعیتهای دیگر است.
سیرتغییرمرجعیت گواه آن است که به تدریج مرجعیتهای بیگانه و سازگار با نظام سلطه سرمایهدارى
جایگزین مرجعیتهای سنتی خواهند شد. از جمله مهمترین آموزههای مرجعیتهای جدید، دامن زدن به روابط آزاد دختران و پسران است.
۴- بالا رفتن سن ازدواج: از جمله پیامدها و نشانههای مدرنیته و صنعتی شدن جوامع، بالا رفتن سن ازدواج است. در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، فاصله بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعى، آموزش عالى، تأخیر در استقلال اقتصادی جوانان، کاهش حمایت خانوادهها از فرزندان پس از ازدواج موجب تأخیر سن ازدواج شده است.
از طرف دیگر برخی عوامل بومی نیز در سالهای اخیر سن ازدواج را افزایش میدهد. یکی از مهمترین آنها، عوامل جمعیتشناختی و نوسانهای رشد جمعیت است که به مضیقه ازدواج در سالهای گذشته منجر شد.[۵]در خلال سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ رشد جمعیت در ایران حدود ۹/۳ درصد بود که با اعمال سیاستهای کنترل جمعیت، از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ به ۵/۱ درصد رسید. [۶] از آنجا که میانگین سن ازدواج در مردان حدود ۴ سال بیش از زنان است دخترانی که در فاصله سالهای ۵۵ تا ۶۵ متولد شدند، به دلیل نبودن این تعداد پسر در سالهای قبل از ۵۵، در مضیقه ازدواج قرار گرفتند. آمار دختران مجرد بالای ۲۲ سال چنین وضعیتی را تأیید میکند. بدیهی است بالا رفتن سن ازدواج به معنای تأخیر در پاسخ گفتن به نیازهای عاطفی و غریزی است. از آنجا که نیروی جنسی و نیازهای عاطفی و احساسی از قویترین قوای انسانی به خصوص در ایام جوانی هستند، طبیعی است خروج از قالبهای مشروع و قانونی در ارضاء عواطف و نیازها افزایش یابد.
از سوی دیگر مضیقه ازدواج برای دختران در سالهای گذشته، باعث شده است بسیاری از دختران روابط دختر و پسر را واسطهای برای ازدواج و انتخاب همسر بدانند. بسیاری از دخترانی که به مشاوران مراجعه میکنند، این سؤال را میپرسند که آیا روابط دختر و پسر، راهکار مناسبی برای انتخاب همسر است؟[۷] بنا بر گزارش برخی پژوهشها، حدود ۴۴ درصد دختران هدف اصلی خود را از رابطه با جنس مخالف، ازدواج و انتخاب همسر ذکر کردهاند، در حالیکه ۲۵ درصد پسران چنین ادعایی را داشتهاند.
اگر نوسانات رشد جمعیت را عامل مؤثری در افزایش یا کاهش روابط دختر و پسر بدانیم، میتوانیم پیشبینی کنیم در سالهای ۸۸ تا ۹۵ به دلیل اینکه مضیقه ازدواج بیشتر برای پسران آماده ازدواج مطرح است، در حجم و الگوی روابط دختر و پسر تغییراتی صورت بگیرد.
اما از سوی دیگر نسلی که در گذشته، بیشترین روابط میان دو جنس را تجربه کرده است، در سالهای پیش رو، نسل همسران جوان را تشکیل میدهد. در کنار خانوادههای جوان موجود که روابط دختر و پسر را تجربه کردهاند، حجم فراوانی از دختران مجرد و زنان بیوه وجود دارند. این امر به معنای تداوم تعلق خاطر عاطفی خانواده، به بیرون از نهاد خانواده است. به این معنا که حجم به بالایی از روابط میان دختر و پسر را با توسعه مفهوم جوانی و مفاهیم دختر و پسر در میان زوجهای جوان، پیشرو خواهیم داشت. بالا رفتن آمار طلاق و بزههای اخلاقی نیز از پیامدهای اینگونه روابط است