انحرافات اجتماعی نوجوان
با اینکه در بروز انحرافات اجتماعی عوامل مختلفی دخالت دارند، اما شرائط ویژه دوران نوجوانی مثل تمایل به توجه طلبی و استقلال شخصی ، تمایل به عضویت در گروهها و ... باعث میشود که دوره مستعدی برای راه اندازی این انحرافات باشد. این انحرافات به صورت فرار از خانه ، انواع بزهکاری مثل دزدی ، اعتیاد و ... دییده میشود که اکثر این انحرافات در گروه اتفاق میافتد.
انحرافات نوجوانان و جوانان
منظور از انحرافات ، رفتارهای مخالف عرف و قوانین مربوط به رابطه بزرگسالی است. یکی از زمینه های انحرافات، اغتشاش هویت است.
هویتی که در دوره کودکی خصوصاً از سن ٣ سالگی شروع به شکل گیری می کند. چنانچه در این دوره و دوره های بعدی، کودکی نتواند هویت خود را به خوبی مشخص نماید، یعنی والدین نیز به او کمک نکنند، ممکن است در دوره نوجوانی که توجه به مسائل بیشتر می شودو شخص بیداری پیدا می کند، هویت وی دستخوش اغتشاشات گردد و این نیز منجربه یکسری انحرافات در نوجوان می شود.
عوامل موثر در ایجاد انحرافات نوجوانان و جوانان عبارتند از :
1-بیماری های جسمی ،اختلالات روانیو اختلالات شخصیت : که علت اصلی آن عوامل ژنتیکی است. نوجوانانی که دچار اختلالات روانی هستند ، اشکال در روابط خانوادگی، مبهم بودن روابط بین والدین و والدین منحرف می توانند نوجوان را دچار انحرافات بکند.
ناتواناییهای نوجوانان و جوانان، اضطراب، افسردگی ،اعتیاد به مواد مخدر، مشکلات تحصیلی، ناکامیها و محرومیتها نیز ممکن است در ایجاد انحرافات تأثیر بگذارند. عدم شکل گیری هویت در نوجوان، ممکن است منجربه این مسئله در فرد گردد که نتواند نقش خود را در دوره نوجوانی و جوانی به خوبی ایفا کند.
بنابراین توصیه بسیار مهم به والدین و معلمین این است که حداکثر تلاش خود را بر ارائه آموزشهای لازم در زمینه هویت و ایفای نقش به دانش آموزان بکنند. بهتر است که این آموزشها پیش از نوجوانی ارائه شوند تا هنگام بیداری در دوره نوجوانی، اطلاعات لازم در زمینه مسائل خود و جنس مخالف را داشته و دچار سردرگمی نشود.
2-شکل گیری نامناسب هویت ، اشکال در ایجاد هویت شخصی و حرفه ای : هویتی که در دوره کودکی و نوجوانی شکل می گیرد می تواند بر هویت شخصی و حرفه ای فرد نیز تأثیر بگذارد و انحرافات را در وی به وجود آورد .
3-رفتارهای نادرست والدین با یکدیگر و نوجوان: گاهی اوقات والدین از نظر اخلاقی نمی توانند اصول اخلاقی را رعایت کنند، صحبتهای مناسبی بر زبان نمی آورند و کودک به مرور عادت به شنیدن سخنان منافی عفت می کند.
4-عوامل نامساعد فرهنگی – اجتماعی – محیطی .
5- ناکامی های ناشی از محیط زندگی و جامعه: که این مسئله را می توان در زمینه های اقتصادی – اجتماعی – شغلی – روابط با والدین و دیگران و ناکامیهای تحصیلی خلاصه کرد .
6- نقص تربیت اولیه: یعنی والدین نمی توانند اطلاعات و تربیت کافی را هنگام شکل گیری هویت کودک ارائه دهند.
نشانگان انحرافات
انحرافات دارای نشانه های زیر می باشد: گوشه گیری و انزوا طلبی، کاهش اعتماد به نفس نوجوانانی که دارای اعتماد به نفس کمی هستند، خجالتی و گوشه گیر هستند بیشتر از سایرین دچار انحرافات مثل خود ارضایی می شوند. باید زمینه هایی را فراهم کنیم که آنها بتوانند با اعتماد به نفس بیشتر ، در زمینه های تحصیلی موفق شوند و کمتر دچار ناکامی شوند.
پیشگیری از انحرافات
به منظور پیشگیری می بایستی قبل از دوره نو جوانی آموزشهای لازم به آنها ارائه شود، رفتار آنها تحت کنترل غیر مستقیم باشد. چنانچه رفتارها و معاشرتهای مشکوکی در نوجوان دیدید آنها را تحت نظر بگیرید و از رفتارهای ناپسند منع کنید، در صورت بیان عذر و بهانه های مختلف نباید آنها را قبول کرد.
پرخاشگری
تعریف پرخاشگری
پرخاشگری در واقع یک رفتار دفاعی آموخته شده در انسان است که هنگام تهدید سازگاری در وی دیده می شود . در دوره نوجوانی معمولاً پرخاشگری شایع بوده و رفتاری است که اکثر والدین از آن شکایت می کنند .
علل پرخاشگری
علل پرخاشگری نوجوانان عبارتند از :
1-مقابله با تهدیدهای جسمی و روانی
2-الگو برداری : هنگامی که در محیط اجتماعی نوجوان ، خشونت حکمفرما است وی نیز پرخاشگری را یاد گرفته و در موقعیتهای گوناگون نشان می دهد. براساس نظریه یادگیری مشاهده " بندورا " نوجوانان با مشاهده رفتار پرخاشگرانه ، این رفتار را یاد گرفته و تمایل به نشان دادن آن دارند.
3-اختلالات روانی : هنگامی که نوجوان دچار اختلالات روانی است ، قادر به کنترل خود نبوده و کنترل هیجانی کمتری دارد و در نتیجه از خود پرخاشگری نشان می دهد.
4-نیاز به قدرت : نوجوان گاهی اوقات نیاز به نمایش قدرت طلبی های خود دارند. و از آنجا که نوجوانی دوره کسب استقلال است ، کسب قدرت نیز راهی برای رسیدن به استقلال بوده و در نتیجه نوجوان برای نشان دادن استقلال خود پرخاشگری می کند .
5-رسیدن به اهداف ، گاهی فرد بار ها از این روش استفاده کرده و به نتیجه رسیده و بعداً آنرا تکرار می کند . علت تفاوت پرخاشگری نوجوان در محیط خانه و بیرون از خانه این است که نوجوان در جایی که آزادتر است رفتارها و حالات خود را بیشتر بروز می دهد ، و شاید هم در خانه عادت به پرخاشگری کرده است ، و در جاهایی که احساس می کند حاکمیتی برقرار است کمتر این نوع رفتارها را انجام می دهد و احساس کمرویی و خجالت می کند.
والدین می بایستی به نوجوانان رفتارهای مناسب را یاد داده، زمان استفاده از عواطف، زمان بروز عواطف، زمان بروز حالتهای دفاعی را آموزش داده و به آنها بفهمانند که در صورت نیاز، درخواستهای خود را با آرامی مطرح کرده و نیازی به تهدید و خشونت نیست.
راههای مقابله با پرخاشگری
از جمله راهکارهای مقابله با رفتارهای پرخاشگرانه می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1-از بین بردن خطرات تهدید کننده نوجوان .
2-ایجاد تغییر نگرش در نوجوان نسبت به خطر و تهدید .
3-ارزیابی شناختی رفتارهای نوجوان برای پی بردن به مشکل و درمان آن.
4-تشویق پیشرفت های تحصیلی نوجوان در مدرسه .
5-تشویق نوجوان به انجام فعالیتهای فرهنگی – اجتماعی و ورزشی .
6-آموزش خانواده ها در زمینه تغییر و اصلاح رفتار .
خودکشی
تعریف خودکشی
هنگامی که زندگی برای فرد دشوارتر از حد خاصی است دست به خودکشی می زند. خودکشی معمولاً یکنوع خشم برگشته به خود است و معمولاً بین سنین ١٥ تا ٢٥ سالگی شایع تر است .
علل خودکشی
1- مهمترین علت، احساس گناه است. موقعی که نوجوان دچار یأس و ناامیدی می شود، شکست های پی در پی دارد، کنترل خود را از دست می دهد یا نگرش منفی پیدا می کند ممکن است دست به خودکشی بزند.
2- در خانواده این افراد سابقه خودکشی وجود داشته باشد و یا در اثر تقلید .
3- اعتیاد : اعتیاد موجب می شود که شخص در کارهای خود به موفقیت دست نیابد. خصوصاً در زمینه درسی و در تعارض با خانواده قرار بگیرد.
4-ممکن است فرد نگرش خوبی به اجتماع نداشته باشد،رابطه صحیح و خوبی با افراد جامعه نداشته باشد و در نتیجه از اجتماع فاصله بگیرد و تنهایی او را به خودکشی می کشاند.
5-ممکن است فرد به وسایلی دسترسی داشته باشد که باعث تحریک خودکشی باشند.
6-بحران هویت می تواند تأثیر داشته باشد.
7- نگرش منفی، اضطراب و افسردگی.
8- نگرش فرد در خود کشی بسیار مهم است. ممکن است اشتغال ذهنی نوجوان، مرگ یا تهدید به خودکشی باشد، نسبت به آینده امیدوار نباشد و از زندگی تصویر منفی داشته باشد.
نوجوانانی که دست به خودکشی می زنند به چند دسته تقسیم می شوند:
1-گروهی که خشم برگشته به خود دارند یعنی از کسی ناراحت هستند و برای انتقام از او دست به خودکشی می زنند . گاهی اوقات افراد در انتقام از طرف مقابل ، احساس ناتوانی دارند و سعی می کنند این انتقام را به سمت خود برگردانند .
2-نوجوانانی هستند که جهت بهره گیری از دیگران دست به خودکشی می زنند. یعنی از طریق راههای معمولی نمی توانند به اهداف خود برسند دست به خودکشی می زنند تا جلب توجه بکنند.
3-گروه سومی هستند که فریاد برای کمک دارند، افرادی که می خواهند جلب توجه بکنند و نیاز به کمک دارند در این دسته قرار می گیرند. مواردی که خصوصاً فرد احساس تنهایی و ناامیدی می کند، دست به خودکشی می زند و دست نیاز را به سمت خودکشی دراز می کند.
4-نوجوانانی که روان پریش هستند و دچار اختلالات روانی هستند، اکثر خودکشی ها در این گروه قرار دارد.
خودکشی در گروه دختران بیشتر از پسران است ولی اقدام به خودکشی در دختران اغلب با موفقیت همراه نیست.
5- نوجوانانی هستند که بازی خودکشی دارند ، افرادی که چندین بار دست به خودکشی زده اند و در هر بار توجه دیگران را به خود معطوف کرده اند.
6- افرادی هستند که واکنشی در برابر فقدان یکی از نزدیکان دارند.
7- افرادی هستند که مشکلات زندگی را نمی توانند حل بکنند و در خود فرو مانده هستند.
8-گروهی که در اثر خشم و انتقام دست به خودکشی می زنند مثل خشم برگشته به خود.
9-گروه بعد افرادی هستند که در اثر تقلید و تلقین پذیری دست به خود کشی می زنند ، تقلید از دوستانی که خودکشی کرده اند.
10-افرادی که از خود بیگانه هستند و اعتقادات و باورهایشان ضعیف است، احساس سردرگمی و تنهایی می کنند .
به طورکلی عوامل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی در خودکشی تأثیر دارند. مشکل درسی و اخلاقی، روابط با همسالان، کمبود محبت در خانواده و مدرسه، مشکلات عاطفی و روابط سرد والدین، احساس بی احترامی به شخصیت و یأس و ناامیدی، نگرش منفی به زندگی تأثیر بسیاری بر خودکشی دارد و فرد احساس مرگ و ناامیدی می کند .
درمان خودکشی
باید فرد را تحت مراقبت شدید قرار بدهیم و زمینه خود کشی را پیدا کرده و برطرف کنیم. زیرا در اثر عدم حل مشکلات ممکن است شخص دست به خودکشی بزند.
بنابراین باید :
1-مشکل را ریشه یابی کنیم. زیرا عامل خودکشی یک پدیده صرف نیست و از در هم آمیختگی عوامل متعدد به وجود می آید. باید این عوامل را مشخص کرده و آنها را برطرف کنیم، با خانواده اش ارتباط برقرار کنیم تا ببینیم مشکل از کجا پیش آمده است. خانواده در به وجود آمدن مشکل سهیم بوده اند یا مدرسه ، همسالان، دوستان و اجتماع ؟
2-نگرش منفی فرد را تغییر دهیم و شناخت درمانی کنیم . یعنی خانواده و فرد در زمنیه درمان با یکدیگر همکاری بکنند، خصوصاً اگر مشکل در زمینه ارتباط با والدین باشد و مشکل ناسازگاری یا عدم تفاهم است آنرا برطرف کنیم تا زمینه ای برای خودکشی نباشد.
افرادی که چندین بار دست به خودکشی زده اند اینها را باید بیشتر تحت مراقبت قرار بدهیم و اگر افراد معتاد بودند اطلاعات لازم در زمینه ترک اعتیاد و مضرات مواد مخدر را در اختیارش بگذاریم تا دچار همان رفتار و نگرش ها نشود و باعث شکست در امور و مسائل زندگی و درسی نشود . افرادی که دست به خودکشی می زنند، نگرش منفی نسبت به اجتماع دارند . باید نگرش آنها تغییر کند، نسبت به آینده امیدوار شوند و سعی کنیم آنها را وارد جامعه بکنیم و مشکلات را از سر راهشان برداریم .روش های درمانی باید پیوسته باشد تا به نتیجه برسیم . بعد از رفع مشکل در این زمینه پیگیری داشته باشیم که مجدداً دست به خودکشی نزنند