اعتماد به نفس چیست ؟
اعتماد به نفس مجموعه اعتقادات و احساساتی است که نسبت به خود داریم به عبارت دیگر اعتماد به نفس میزان ارزشی است که برای خود قائل هستیم و اینکه چقدر خودمان را باور داریم .
در حقیقت شکل گیری اعتماد به نفس از دوران شیرخوارگی (صفر تا دو سالگی ) آغاز می شود. در این دوران کسب مهارتهای حرکتی – شناختی و موفقیت کودک در انجام بعضی فعالیت های مربوط به خود مانند توانایی راه رفتن ، غذا خوردن و ... به رشد خود باوری و اعتماد به نفس کودک کمک موثری می نماید
از طرف دیگر باور کودک درباره خود بر مبنای تعاملات او با اطرافیان به خصوص در والدین در ابتدا شکل می گیرد . به این دلیل است که رابطه صحیح والدین با کودکان کمک موثری بر تقویت خود باوری کودک می نماید.
خصوصیات کودک متکی به نفس :
- با دیگران به راحتی ارتباط برقرار می کند و به آسانی دوست پیدا میکند.
- از فعالیتهای گروهی لذت می برد.
- نسبت به خود و دنیای اطراف خود خوشبین است.
- از عقیده خود دفاع می کند ، حتی اگر دیگران با او مخالفت کنند
- وقتی کاری را شروع می کند آن را به اتمام می رساند و در مورد اینکه برای انجام کار حداکثر تلاش خود را کرده است ،مطمئن است..
اما کودکی که اعتماد به نفس پایین دارد تمایلی برای امتحان کردن کارهای جدید ندارد . او درباره خودش به صورت منفی صحبت می کند و جملاتی مانند
"من خوب نیستم" یا
"هیچکس به من اهمیت نمی دهد" را عنوان می کند. تحمل او در مقابل ناکامی پایین است ، زود تسلیم می
شود و منتظر کمک از طرف دیگران است . این گونه کودکان در مواجهه با مشکلات مکرر ضعیفتر نیز می شوند و در مقابل بافشارهای زندگی اولین عکس العمل آنها"من نمی توانم" است . آنها نسبت به خود ، اطرافیان و زندگی غالبا بدبین هستند .
با استفاده از روشهای زیر والدین می توانند اعتماد به نفس کودک خود را تقویت کنند :
- به فرزندتان توجه کنید ف به صحبت های او گوش کنید و از نصیحت کردن او بپرهیزید.
- به او اجازه دهید تا عقایدش را با شهامت بیان کرده و از ضمیر شخصی "من" استفاده کند..
- در صورتی که به تفاوتهای فردی کودکان توجه کنید اصلا فرزند خود را با کودک دیگر مقایسه نمی کنید - الگوی مثبت باشید . اگر نسبت به خود خشن و سخت گیر هستید و درباره توانایی ها و محدودیت های خود واقع بین نیستید خودتان را تعدیل کنید زیرا فرزندتان شما را مانند آینه درنظر می گیرد.
- افکار غیر منطقی کودک نسبت به خودش را تصحیح کنید . گاهی کود ک به ادراک نادرست درباره خودش جنبه واقعی می دهد . برای مثال کودکی که در مدرسه درتمام درس ها موفق است ولی در درس ریاضی مشکل دارد شاید بگوید" من دانش آموز بدی هستم" در اینجا کودک از تعمیم غلط استفاده کرده است وهمین اعتقاد او را برای شکست آماده می کند . عکس العمل مناسب ما به عنوان والدین این است که به او بگوییم .
" تو دانش آموز خوبی هستی و در تمام درسها موفقی ، برای خواندن درس ریاضی به زمان بیشتری نیاز داری که با هم انجام خواهیم داد ".
ناخن جویدن در کودکان
بسیاری از والدین زمانی که می بینند فرزندشان در حال جویدن ناخن هایش است ناراحت، آزرده و خشمگین می شوند .
به او تذکر می دهند که؛ «ما نگران سلامتی و بهداشت تو هستیم و نمی خواهیم در آینده انگشتانی زشت داشته باشی.»
بیشتر آنان بر این باورند کودکانی که ناخن می جوند، دچار فشار عصبی و اضطراب شده اند و سعی دارند با این عمل خود تشویش و دلهره خود را کاهش دهند.
آنها هم چنین نگران این موضوع هستند که این رفتار در کودکانشان به صورت عادتی درآید که در آینده به سختی بتوانند آن را ترک کنند.
منظور از عادت، رفتاری مقاوم شده است که بارها و بارها تکرار می شود. یک عادت ممکن است گاه به عنوان یک سرگرمی و گاه راهی برای رهایی از اضطراب های روزانه کودک انتخاب شود.
اغلب کودکان و نوجوانان در طی دوران رشد خود، عادات و رفتارهای گوناگونی را تجربه می کنند که مورد تایید والدین و اطرافیان شان نیست؛ مثل مکیدن شست، انگشت در بینی کردن، موتاب دادن، چرخیدن های متوالی در اتاق.
آنان این عادات را کاملاً غیرارادی و ناخودآگاهانه انجام می دهند و به هیچ وجه قصدشان آزردن و برانگیختن دیگران نیست.
در این گونه موارد انتخاب شیوه مقابله و رویارویی با آن مشکل از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا می تواند تاثیر زیادی بر روند درمان و یا وخیم تر شدن اوضاع گذارد.
• زمینه ها و رشد
از آنجایی که والدین این کودکان هم در دوران کودکی خود چنین عادتی داشته اند و دوقلوها نیز گاهی به طور هم زمان شروع به ناخن جویدن می کنند، می توان به این نتیجه رسید که این مشکل و عادت می تواند تا حدی ژنتیکی باشد.
البته باید در نظر داشت، کودکان مقلدان بسیار ماهری هستند و با مشاهده یکی از اطرافیان خود که ناخنش را می جود ممکن است تصور کنند که این کار خوشایند و لذت بخش است و آنان هم شروع به جویدن ناخن هایش کنند. به همین دلیل عوامل محیطی هم می تواند در بروز این اختلال موثر باشد.
تحقیقات نشان می دهد که تقریباً ۳۸ درصد کودکان ۶ _ ۴ ساله ناخن هایشان را می جوند. این عادت تا ۱۰ سالگی به اوج خود می رسد و در مواردی تا ۶۰ درصد کودکان افزایش می یابد. همچنین بیشترین میزان ناخن جویدن در پسران ۱۴ _ ۱۳ ساله (۶۲ درصد) مشاهده می شود.
ناخن جویدن در دختران حدود ۱۱ سالگی به بیشترین حد خود (۵۱ درصد) می رسد. آمارها بیانگر این موضوع هستند که تقریباً ۲۰ درصد نوجوانان کماکان درگیر این مشکل هستند و ۲۰_۱۰ درصد این عده نیز تا بزرگسالی عادت ناخن جویدن را در خود نگه داشته اند.
• علل ناخن جویدن
چرا دست کودکی به سمت دهانش بالا می رود؟ گروهی از پزشکان بر این باورند که همیشه علت خاصی برای عادات گوناگون وجود ندارد، بلکه گاهی آنها رفتارهای آموخته شده ای هستند که تنها پیامدهای مثبت و خوشایندی برای کودک (و یا نوجوان) داشته اند.
برای مثال، می توانید زمانی که دست فرزندتان به سوی دهانش بالا می رود، دقت کنید و محرک هایی را که موجب این عمل در کودک شده است بهتر ارزیابی کنید. شاید او در همان لحظه به کاری که باید انجام دهد و برایش مشکل است فکر می کند، می توانید خیلی ملایم از او بپرسید آیا می داند دستش را به دهان برده است؟
از جمله دلایل رایجی که موجب ناخن جویدن در کودکان و نوجوانان می شود، آن است که درصدد کاستن از فشارهای عصبی و تنش های روزانه خود هستند.
آنها از این طریق سعی می کنند با هیجانات و بحران های عاطفی درونی شان به مقابله برخیزند. از این رو گروهی از روانشناسان بر این باورند که نفس «جویدن ناخن» عادتی زشت و ناپسند نیست، بلکه تنها مفری برای رهایی از تنش و استرس در کودک است.
همه ما لحظات بحرانی و ناخوشایندی را در زندگی تجربه کرده ایم و شدیداً تحت تاثیر شرایط ناگوار قرار گرفته ایم. برای کاستن از تنش های روزانه به افراد بالغ توصیه می شود از روش های کاهش استرس و اضطراب، آرام سازی عضلانی، پیاده روی، یوگا و حرکات ورزشی آرام استفاده کنند. اما کودکان برای آرام سازی هیجانات تندشان روش های خاص خودشان را دارند.
گاهی والدین تصور می کنند که یک کودک چرا باید فشار عصبی داشته باشد؟ آیا مگر دوران کودکی دوران فراغت، بازی و بی خیالی نیست؟ اگر کودکی بنا به دلایلی عصبی، تندخو و پریشان شود، این موضوع ناشی از خطا و اشتباه والدین و اطرافیان اوست ؟ پاسخ هر دو سئوال «منفی» است.
دوران کودکی همچون بزرگسالی، توام با استرس ها و فشارهای روانی گوناگونی است. بزرگ شدن کاری بس دشوار و مشکل است.
والدین نمی توانند و به عبارتی نباید جلوی تمامی فشارها و نگرانی های زندگی را برای کودک بگیرند. هر کودک باید سعی کند روشی برای کاستن از بار هیجانات و عواطف تند خود انتخاب کند که هم موجب راحتی و آرامش خیال او شود و هم مورد قبول خانواده، اجتماع و شخصیت خود او باشد.
• کمک های والدین و مربیان
والدین و اعضای موثر خانواده کودک برای درمان و کمک به کودکانی که عادت به جویدن ناخن های شان دارند، روش های گوناگونی برمی گزینند.
گروهی از آنها با ساده ترین عادت ناخوشایند فرزندشان چنان عصبانی و خشمگین می شوند که با شدیدترین شیوه های تربیتی درصدد مقابله با آن برمی آیند. در حالی که گروهی دیگر صبورانه و با ملایمت آرامش خود را حفظ می کنند و سعی دارند روند تشخیص، درمان و بهبودی فرزندشان را پی بگیرند و با همکاری ها و حمایت های خود مانع از تشدید اوضاع شوند.
در بسیاری از موارد اگر والدین و اعضای موثر خانواده عادت ناپسند فرزندشان را تا مدتی نادیده بگیرند، پس از مدتی آن عادت به کلی از بین خواهد رفت؛ زیرا یا کودک نیازی به تکرار و استمرار آن ندارد و یا این که به تدریج بر اثر آن رشد و تحول کودک کاهش خواهد یافت و به کلی از یاد خواهد رفت.
به طور کلی چنانچه کودک عادتی دارد که مادر و پدر درصدد کاهش آن هستند، می توانند با استفاده از روش های ساده زیر موجب کاهش و قطع آن شوند.
۱ _ سعی کنید حواس کودک را پرت کنید. زمانی که درمی یابید کودک مترصد جویدن ناخنش شده است، با او صحبت کنید (بازی های کلامی بهترین روش به حرف گرفتن کودک است)، اسباب بازی به دست های او بدهید تا دست هایش درگیر بازی با آن شود و فکر ناخن جویدن به سرش نزند.
در مواردی این روش ها موثر واقع می شوند و در مواردی نیز کارایی چندانی ندارند؛ در این صورت بهتر است با کمی دقت و توجه نسبت به محرک های گوناگونی که می تواند مانع از عمل جویدن ناخن در کودک شود، پیدا کنید و آنها را به کار ببرید.
۲ - در مواردی بهترین کاری که والدین در مقابل این عادت فرزندشان می توانند انجام دهند، آن است که هیچ عکس العملی نشان ندهند. انتقاد، اوقات تلخی، ریشخند کردن، تذکرهای ممتد (تو مثل نی نی کوچولوها مدام دستت در دهانت است)، یا تهدید و سرزنش کردن (مریض می شوی، دست هایت زشت می شوند)، هیچ تاثیری در کاهش این عادت ندارند.
آنها باید از روش های حمایتی همه جانبه استفاده کنند؛ زیرا والدین نزدیک ترین افراد زندگی کودک هستند که می توانند او را در این کار کمک و هدایت کنند.
اگر آنها برای کاستن از عادات ناخوشایند فرزندشان از روش های تند و خشونت آمیز استفاده کنند، نه تنها موجب کاهش آن عادت نخواهند شد، بلکه فشار عصبی بیشتری هم بر کودک وارد می آورند.
والدین و مربیان می توانند با الگو قرار دادن خود و آموزش روش های آرام سازی، ورزش های ساده و گوناگونی را به فرزندشان یاد بدهند.
برای مثال همگی روی زمین بنشینند، نفس های طولانی بکشند، تصورات آرام بخشی در ذهن خود مرور کنند و با حفظ آرامش عضلانی خود سعی کنند شیوه های کاهش فشار عصبی را به فرزندانشان بیاموزند.
3 - والدین می توانند از روش های رفتاردرمانی (دادن ستاره و یا برچسب های عروسکی به کودک) استفاده کنند. بر طبق این روش ها، هر روزی که کودک ناخنش را نجود، ستاره ای به عنوان پاداش به او می دهند و چنانچه بتواند تعداد این ستاره ها را به ۱۰ برساند، جایزه و پاداشی دریافت خواهد کرد که موجب تقویت رفتار خوشایند او (یعنی نجویدن ناخن) می شود. برای دختران خردسال، شاید بهترین پاداش مرتب کردن ناخن ها و لاک زدن و یا ستاره زدن بر روی ناخن هایش باشد.
4 _ زمانی که فرزندتان رفتارهای خویشتن دارانه از خود نشان می دهد، حتماً او را مورد توجه، محبت و حمایت خود قرار دهید.
برای مثال، اگر دخترتان سعی می کند کمتر ناخن هایش را بجود، برایش لاک و یا انگشتری بگیرید که بتواند با نشان دادن آن به دیگران، تشویق شود عادت خود را کاملاً ترک کند و یا هنگامی که پسرتان درصدد ترک عادت ناخن جویدنش برمی آید، حتماً او را با خواندن داستان های مورد علاقه اش، پارک بردن، نقاشی کشیدن و... سرگرم سازید و علت تشویق های خود را برایش توضیح دهید.
از آنجایی که هر عادتی برای این که کاملاً در کودک تثبیت شود، زمان می خواهد، طبیعی است که برای ترک آن هم، زمان لازم است.
در بیشتر موارد، یک عادت چندان طول نمی کشد که عادت به حساب آید؛ زیرا ممکن است حاصل یک مشکل و یا بیماری جسمی باشد. برای مثال زمانی که کودکی مدام بینی اش را می مالد، شاید خشکی و یا مجروح شدن مخاط بینی عامل اصلی این رفتار کودک است، و یا کودکی که مدام شست خود را می مکد، شاید دچار اضطراب و پریشانی مفرط باشد.